Code by www.biv91.ir ---> نقش دين در دنياي نوين

تبیین نقش دینی در دنیای نوین با ارایه تعریف دین و همچنین شناخت دنیای جدید میسر می شود . باید بدانیم دین چیست ؟ دنیای نوین چگونه دنیایی است تا بتوانیم بیان کنیم که نقش دین در دنیا چگونه خواهد بود یا باشد . به نظر ما دین مجموعه ای از گزاره های حقیقی درباره ی هستی و نیز مجموعه ی آموزه های دستوری و ارزشی است که از طریق پیامبران از سوی خداوند نازل شده یا توسط عقل سلیم دریافت می گردد دین تفسیر روشن از هستی و انسان ارایه داده است . خداوند متعال خالق هستی و انسان است ، پس به حقیقت انسان به هستی علم دارد دین جلوه مراد و مرام خدا درباب هستی و مناسبات گل سر سبد هستی یعنی انسان و طبعاً در قبال پرسش های اساسی در باب عالم و آدم پاسخ های صائب می دهد و همچنین آنچه که به عنوان چارچوبه مناسبات انسانی از سوی خداوند فرود آمده ، دقیق ترین و صائب ترین دستورها و آموزه ها است ، انسان باید بر آنها ملتزم باشد و چون این مصداق و قوانین از آبشخور حقیقت سیراب می گردد ، اعتقاد جوانحی به این گزاره ها و التزام جوار حی به این دستورها و آموزه ها می تواند سعادت و کمال انسان را تأمین کند در نظام زیست برگزیده هر انسان اگر موانع و عوامل فردی دخالت نکند ، قطعاً بر ساخته بر نوع هستی شناسی اوست ، علی الاصول اینگونه نیست که انسان جهان را گونه ای ببیند ، اما در رفتار و روابط خود قسم دیگری عمل کند و الا دچار بحران شخصیتی خواهد شد ، آدمی برای تدبیر حیات دنیوی خود به چیزهای بیشتر از اخلاق نیازمند است . دین نیز تنها مجموعه ای از توصیه های صرف اخلاقی نیست خداوند بر اساس جهان بینی توصیفی خود جهانداری مشخص را مقرر فرموده است ، دین بی دنیا دین نیست تنها یک مسلک عرفانی است دین که فاقد برنامه­ی دنیوی برای انسان است نمی تواند در آخرت هم مرعی او باشد ، مظمئناً خالق انسان برای او حیاتی فراتر از حیاتی حیوانی و نباتی می خواهد ، بدون امر و نهی از سوی خالق و ترک فعل از سوی مخلوق حرمان و تنعم اخروی معنا ندارد ؛ اما درباره­ی دنیای نو البته به اقتضای جهت بحثم من تنها به کاستی ها و ناراستی های جهان مدرن اشاره می کنم . دنیای نوین امروز با بحرانهای متعددی گلاویز است ، بحران معرفت ، بحران معنویت ، بحران امنیت روانی ، بحران هویت ، بحران امنیت حقوقی و فیزیکی ، بحران زیست بومی و ... سر حلقه­ی بحرانهای جهان معاصر ، بحران معرفت شناختی ناشی از سنت گرایی است ، تمدن و فرهنگ مسلط کنونی از ارایه تفسیر درستی از هستی عاجز است دانش های معتبر و مقبول امروزین تفسیر دقیقی از انسان ندارد ، روزمرگی فرضیه های علمی مجال تدوین تفسیر درست و پایداری از هستی انسان و غایت حیات را بر بشر امروز نمی دهد . جزئی نگری علم طبیعی که ملکه­ی دانش های عصر ما است . نمی تواند نگرشی کلی نسبت به عالم ارایه دهد ، فقدان علم شاملی که یکجا به همه­ی هستی نگاه کند و تعریفی دقیق از هستی حیات و انسان ارایه دهد ، مشکل عمده بشر امروز است که امروز طمانینه ی روحی از انسان سلب شده است . آینده تاریک در پیش روی او جلوه می کند . سعادت طلبی و کمال جویی به فراموشی سپرده شده است . اصالت لذت های زود گذر و جسمانی و فسادانگیز بحران اخلاقی اجتناب ناپذیری را برای بشر ایجاد کرده و نابودی ارزش ها ، فروپاشی نهاد خانواده مسئله لاینحل حیات بشر مدرن است . بحران معنویت و بحران هویت مهمترین بحران انسان جدید است جبرهای مدرن و اسارت انسان در چنگال تکنولوژی و بروکراسی او را از خود بیگانه ساخته است ، امروز هر فرد انسانی با این دو غول مدرن سرناسازگاری داشته باشد ، نابود خواهد شد و اگر نابود هم نگردد حرکت او حرکت قصری بر خلاف جهت عمومی حیات انسانی تلقی می شود و سعی اش هرگز به نتیجه نخواهد رسید ، کاروان زندگی مدرن امروز به حرکت قطاری می ماند که همه ی سرنشینان خود را به دخالت اراده آنان به یک سو می برد و اگر یک نفر در این میان بر خلاف جهت حرکت عمومی قطار حتی بدود ، هم سرنجام در همان نقطه ای که قطار به مقصد می رسد ، با دیگران پیاده می شود . مناسبات مبتنی بر حقانیت قدرت امنیت حقوقی را از میان برده و ملل ضعیف در برابر ابر قدرت ها و ملت ها در مقابل دولت های ناتوان ، در قبال قدرتمندان امنیت و آسایشی خود را از کف داده اند بهره جویی های نفع طلبانه و خودبینانه ی انسان از منابع طبیعی سبب شده محیط زیست دچار بحران غیر قابل جبرانی بشود ، این پاسخ های روشن و اطمینان بخش به پرسش اساسی بشر می دهد ، پاسخ های دینی به سوالهای اصلی انسان قاطع ، ثابت و حقیقی است ، دین هستی را حقیقت مند و غایت دار می داند .دین عالم را ذی روح می داند به انسان می گوید ، چیستی از کجا آمده ای ؟ چه باید بکنی به کجا خواهی رفت ؟ دین برای انسان جایگاه والای در آفرینش و هستی قایل است ، بشر مدرن گر چه شعار اومانیزم سر داده و خدا انگارانه تنها بر خود می اندیشد ، اما خدا را بر مرتبه نازل زندگی بشری فرود آورده است . انسان را به مرتبه ی خدایی نرسانده است ، دین انسان را فراتر از جماد ، حیات و نبات می داند ، حتی او را بالاتر از فرشته می نشاند ، دین به زندگی معنا می بخشد ، به بشر امر می دهد او را از قید های درون آزاد می کند ، وقتی از قیود درون رها شود به طریق اولی از قیود درونی نیز خواهد رست . انسان رسته ای از نفسانیت اسیر تکنولوژی و هر عامل و آمر بیرونی دیگر نخواهد شد ، بروکراسی او را گرفتار نمی کند . دین مناسبات اجتماعی را در سطح ملی و بین المللی تصحیح می کند . تامین صلح و عدالت فقط با درک منزلت انسان و احساس تکلیف در برابر خدا و عقیده به معاد تضمین می گردد و کسی که به راستی به دنیای واپسین باور داشته باشد ، هرگز به ابنای بشر ستم نمی کند ، کسی که آدمیان را خلیفه گان خدا بداند برای بشر حرمت ذاتی قایل باشد ، خود را جانشین مثل حق بداند ، خدایانه رفتار خواهد کرد و در نتیجه نه در حوزه ی بین المللی حقوق سایر ملل را ضایع می کند و نه در حوضه ملی بر آحاد ملت خود تجاوز و جفا روا می دارد نه مومنی را می رنجاند و نه کافر را می آزارد ، دین طبیعت را و محیط زیست را اولا و باالذات متعلق به خدا می داند . هستی ملک خدا است . خدا هم مالک همه ملک هستی است . انسان باالعرض هستی را در اختیار دارد و امانت دار است و به حد ضرورت و به لحاظ این که انسان ها بندگان یک خدا هستند باید در ملک خدا به یک اندازه و عادلانه تصرف کنند و دین را طبیعت فعل خدا و در نتیجه مقدسی می داند ، محیط زیست را دارایی عمومی بشر تلقی می کند . هیچ کسی و قدرتی را مالک مطلق العنان هستی نمی داند و از این جهت قوانین دین محیط زیست را از تخریب و ویرانی رهایی می بخشد ، پیامهای دین عمیق ، دقیق ، حقیقی و اطمینان بخش است ، به هر حال با توجه به مشکلات و مسایل پیچیده ی بشر امروز در همه نقاط عالم و با توجه به بحران های انسان و مقتضیات وضعیتی انسان در کوران یورش دلزدگی ها و زندگی مادی زده خسته شده است . چشم به روزنه ی روشن دارد و از همین جهت موج معنویت گرایی که امروز به خصوص نسل جوان را در نقاط مختلف دنیا فرا گرفته است و این نکته رسالت ارباب ادیان را امروز سنگین می کند و اصحاب ادیان حقیقی که همان ادیان ابراهیمی اند رسالت سنگین دارند ، پرهیز کردن از منازعات بی حاصل فرقه ای و تمسک به حبل ابراهیمی ( پدر همه ی ادیان حقیقی ادیان توحیدی ) روی آوردن به همدلی و گفت و شنود و همدستی علیه الحاد و ظیفه ارباب ادیان است . شناختن جهان امروز و شرایط و نیاز ها و معضلات بشر معاصر بزرگترین رسالت پیروان ادیان توحیدی است . همچنین پرداختن درست به دین و آرا درست و سازگار تعلیمات دین با شرایط زمان و فهم نسل امروز زدودن خرافه ها و گزافه ها و موهومات و موهنات از ساحت دین و بهره برداری از عطش نسل حاضر بر دینداری فرض است در سراسر جهان قلبهای آماده و کامهای تشنه در جستجوی زلال  معنویت اند و این موج معنویت گرایی و دین پذیری که در دنیا مشاهده می شود ، به معنی ظهور یک تحول تاریخی است . یعنی آنکه اگر جریان تاریخ طی سده های اخیر به سوی ظلمانیت بی دینی سیر می کرد در وضع کنونی جریان تاریخ تغییر کرده و رو به سوی دین پذیری و معنویت گرایی دارد و خدا باوران باید از این شرایط بهترین بهره را ببرند


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : چهار شنبه 11 بهمن 1391 | 10:39 | نویسنده : علی خزایی |